سرآغاز پاکی

سرآغاز پاکی

من یک سال پاکی دارم
سرآغاز پاکی

سرآغاز پاکی

من یک سال پاکی دارم

٥- پیشنهادات بهبودی

٥- پیشنهادات بهبودی

 

در برنامه های 12 قدمی و انجمن های گمنام پیشنهاداتی وجود دارند که به بسیاری از معتادان در حال بهبودی برای حفظ یک زندگی عاری از اعتیاد کمک کرده است. در این قسمت خلاصه ای از این پیشنهادات بهبودی آورده شده، تا با عمل کردن به آنها در مسیر بهبودی بتوانید سبک زندگی جدید و آزاد خود را حفظ کنید.

 

١. اولویت بهبودی

۲. فقط برای امروز

۳. سخت نگیر

۴. گرسنگی، عصبانیت، انزوا، خستگی

۵. ساده بگیر

۶. این نیز می گذرد

۷. رها کن و به خدا بسپار

۸. زندگی کن و بگذار زندگی کنند

۹. پیام رسانی

 

در این قسمت چکیده ای درباره برخی از توصیه های رایج در انجمن های گمنام آورده شده است تا با عمل کردن به این پیشنهاد ها بتوانید بهبودی خود را حفظ کرده و آن را تقویت نمایید. عمل کردن به این پیشنهادات ساده می تواند با افکار معتادگونه مبارزه کرده و ما معتادان را از پیچیدگی بیماری اعتیاد آگاه کند. اگر ما از راهنمایی ها و اصول در برنامه روزانه خود استفاده کنیم، عواطف و احساسات ما با ثبات تر و منطقی تر خواهند شد و به ما کمک خواهد کرد تا همزمان با بهره گیری از توانمندی های بشری خود بتوانیم با دیگران کنار بیاییم. بسیاری از ما به این نتیجه رسیده ایم که عمل کردن به این اصول در زندگی روزمره نه تنها به روال بهبودی ما کمک می کند بلکه در دیگر امور زندگیمان نیز می تواند مفید واقع شود.

پیشنهادات بهبودی انجمن های گمنام

 

 با پاسخ دادن به پرسش هایی که در پایان هریک از این پیشنهادات مطرح شده اند متوجه خواهید شد که چگونه می توانید این اصول را به طور روزانه در زندگیتان اجرا کنید تا بتوانید همواره در مسیر یک بهبودی مستمر و و سرشار از آرامش به سر ببرید. برای دانلود فایل ورد صفحه شعارهای بهبودی اینجا کلیک کنید:  دانلود فایل ورد - همراه

 

۱- اولویت بهبودی

باید بدانیم که هیچ چیز در زندگی ما به اندازه بهبودی اهمیت و ارزش ندارد و مهم ترین مساله برای ما بهبودی از بیماری اعتیاد است. ممکن است افکار و تصورات ما به ما بگویند که مهمترین مساله در زندگی ما شغل، خانواده یا بسیاری از مسائل دیگر هستند اما توجه داشته باشید: اگر در برنامه بهبودی خود با شکست روبرو شوید و بهبودی خود را از دست بدهید نه تنها نخواهید توانست شغل و خانواده خود را حفظ کنید، بلکه ممکن است سلامت عقل و حتی زندگی خود را نیزاز دست بدهید. ما معتادانی که از بیماری مزمن و خطرناک اعتیاد رنج می بریم باید همواره به این نکته توجه داشته باشیم که اولین اولویت ما بهبودی و به دست آوردن سلامتی است. با عمل کردن به برنامه 12 قدم متوجه خواهید شد که در همه جنبه های زندگی بهبود یافته اید. با عمل کردن به اصل ” اولویت بهبودی ” متوجه خواهیم شد که مهمترین کاری که باید انجام دهیم پرهیز از مواد مخدر است. هیچ چیزی به اندازه دست کشیدن از مواد مخدر و دنبال کردن روند بهبودی مهم نیست چون در غیر اینصورت سلامت عقل خود و بی تردید و بطور حتم هر آنچه که داریم را از دست خواهیم داد.

بهبودی در راس است، اصلی است که هر عقل سالمی آن را به انسان حکم می کند. ما از یک بیماری کشنده رنج می بریم پس باید توجه خود را بیش از هر چیز بر روی بهبودی خود متمرکز کنیم. اما بیماری اعتیاد در اصل ریشه در ذهن و روان ما دارد و افکار ما دائم در تلاش است تا بار دیگر ما را در دام مصرف مواد مخدر گرفتار کند. افکار ما به ویژه در روزهای اول بهبودی به ما خواهد گفت که معتاد نیستیم یا اینکه همین اندازه بهبودی کافی است و اکنون نوبت آن رسیده است که در زندگی خود مسائل دیگری را در اولویت قرار دهیم. بسیاری از ما به علت همین توهم بار دیگر به سراغ مواد مخدر می رویم. پس از گذشت چند ماه از آغاز بهبودی به ناگهان با خود فکر می کنیم که بهبود یافته ایم و اکنون اولویت اول ما این است که کار یا همسری ایده آل پیدا کرده یا اینکه فلان مدرک را دریافت کنیم. مانند این است که کسی که تازه راه رفتن را آموخته است، تصمیم به شرکت در مسابقه دو ماراتون بگیرد! برای عمل کردن به اصل ” اولویت بهبودی ” باید همواره به یاد داشته باشید که عواقب و پی آمدهای اعتیاد تا پایان عمر همراه ما خواهد بود و ما ناگزیر هستیم تا بهبودی خود را همیشه بر هر چیز دیگری اولویت دهیم.

 

۱. دو یا سه نمونه از مواردی که نشان می دهد شما بهبودی خود را در اولویت اول قرار داده اید یادداشت کنید. ۲. دو یا سه نمونه از مواردی که باعث شده بهبودی خود را در اولویت اول قرار ندهید را یاداشت کرده و توضیح دهید که چه عواقب و نتیجه ای در پی داشته است.

 

۲- فقط برای امروز

“فقط برای امروز” موثرترین پیشنهاد در انجمن های گمنام است که با عمل کردن به آن می توانیم از لغزش پیشگیری کنیم. لغزش بسیاری از افراد به این دلیل بوده است که با خود فکر می کردند چطور می توانند بدون مواد مخدر تا آخر عمر زندگی کنند. در حقیقت ما نگران این هستیم که چطور بدون عصای زیر بغل راه برویم! ولی به مراتب ساده تر است که بتوانیم برای یک ساعت یا یک دقیقه افکارمان را برروی چیزهایی که می توانند ما را پاک نگه دارند متمرکز کنیم و نگران فردایمان نباشیم. این حقیقتی است که با استفاده از آن هریک از ما معتادان در حال بهبودی توانسته ایم به صورت روزمره بهبودی خود را حفظ کرده و خود را پاک نگاه داریم. در جلسات انجمن های گمنام و برنامه های 12 قدم بر روی اصل فقط برای امروز تاکید می شود و به ما توصیه می کنند که هیچکس از فردا باخبر نیست و نمی داند چی می شود و دیروز را نمی توانیم تغییر دهیم .عمل کردن به این شعار به ما کمک می کند تا همه توجه و حواس خود را بر روی بهبودی از اعتیاد متمرکز کنیم. بسیاری از ما مصرف مواد مخدر را از سرگرفته ایم چون زندگی بدون مواد مخدر برایمان غیر قابل تصور است و همواره از آن نگرانیم که شاید نتوانیم بدون آن در آینده زندگی کنیم. اما چنانچه به اصل ” فقط برای امروز” عمل کنیم در آنصورت توجه خود را بر روی آنچه که هم اکنون می توانیم برای پاک ماندن انجام دهیم متمرکز می کنیم. واقعیت این است که زمان حال تنها چیزی است که ما در اختیار داریم. برای ما معتادان در حال بهبودی فکر کردن به مشکلات آینده کار بیهودی و خطرناکی است چراکه هیچ کاری درباره دیروز یا فردا از دست ما ساخته نیست.

این شعار همانند سایر شعارهای برنامه های 12 قدمی تنها برای تازه واردین نیست. عمل کردن به شعار فقط برای امروز به کسانی که سالهاست در حال بهبودی هستند یادآوری می کند که مدت زمان بهبودی در مورد بیماری اعتیاد هیچ اهمیتی ندارد، چون بهبودی به صورت روزانه بوده و هر یک از ما فقط برای امروز در بهبودی به سر می بریم. حتی پس از سالها زندگی در حال بهودی، بازهم باید بر اساس اصل فقط برای امروز عمل کنیم چون این به ما یادآوری می کند که بهبودی باید در اولویت زندگی ما قرار بگیرد. مغرور شدن به دلیل مدت زمان بهبودی از جمله حیله هایی است که افکار معتاد گونه ما از آن استفاده می کند تا ما را به سمت مصرف مجدد مواد مخدر بکشاند.

اصل زندگی کردن در زمان حال ما را قادر می سازد تا زندگی خود را سر و سامان دهیم و بهبودی خود را نیز به طور روزمره حفظ کنیم. وقتی در زمان حال زندگی کنیم دیگر در باتلاق غم و اندوه گذشته یا سرزنش کردن خود بابت آنچه در گذشته اتفاق افتاده است گرفتار نخواهیم شد و در ضمن از اینکه فردا چه بر سر ما خواهد آمد نیز نگران نخواهیم بود. واقعیت این است که از درباره دیروز و فردا از دست هیچکس کاری ساخته نیست، چون تنها چیزی که ما در اختیار داریم و مسئول آن هستیم فقط همین امروز است. قسمتی از متن نشریه ای که در جلسات انجمن های گمنام رایج است و گاهی اوقات برای یادآوری اصول و جلب توجه شرکت کنندگان خوانده می شود در ادامه به طور خلاصه آورده شده است:

 

امروز تنها یک کار خواهم کرد، هر چه قدر هم که می خواهد کوچک باشد، کاری که باعث تغییر کردن و رشد من در بهبودی شود.

باید به یاد داشت که تغییر روندی است که به طور قدم به قدم ایجاد می شود. تنها وظیفه ای که ما امروز بر عهده داریم برداشتن یک قدم به سوی بهبودی است؛ هرچند که ممکن است این قدم را دوست نداشته باشیم.

برداشتن یک قدم کوچک در هر روز به سوی بهبودی خود یک موفقیت برای نجات از بیماری حیله گر اعتیاد محسوب می شود.

وقتی بتوانم برای هر روز خود قدم کوچکی بردارم احساس خواهم کرد که در برنامه بهبود خود پیشرفت می کنم و متوجه خواهم شد که انجام هر کاری به انگیزه من نیاز دارد.

وقتی به پیش می روم و هر روز قدم کوچکی بر می دارم، حرکت مطمئن و بی وقفه من سبب می شود تا برای بهبودی و رشد خود انگیزه بیشتری داشته باشم.

 

۱. یک یا دو نمونه از مواردی که توانسته اید اصل ” فقط برای امروز ” را در دیدگاه، رفتار و کردار روزمره خود به اجرا در آورید یادداشت کنید. ۲. دو یا سه نمونه از مواردی که به این اصل عمل نکرده اید و نتایجی که خودداری از عمل نکردن به این اصل در پی داشته است را یادداشت کنید.

 

۳- سخت نگیر

بهبودی از اعتیاد تنها به خودداری کردن از مصرف مواد مخدر محدود نمی شود؛ بلکه باید افکار معتادگونه و روش زندگی خود را نیز عوض کنیم. این کار یک روزه امکان پذیر نمی باشد و به صبر و زمان نیاز دارد. گرچه کارکرد برنامه ما ماهیت یک روز به یک روز دارد اما حرکت در مسیر بهبودی سفری طولانی است و در این سفر نباید به فکر ایده آل باشیم یا خود را به خاطر اشتباهاتی که در این مسیر مرتکب شده ایم سرزنش کنیم. باید به خود به خاطر عمل کردن به برنامه 12 قدم و آنچه که در جهت حفظ بهبودی خود انجام می دهیم امتیاز بدهیم. ما معتادان، از وسواس فکری رنج می بریم و تمایل به افراط کاری داریم و می خواهیم هر کاری به بهترین شکل ممکن و ایده آل انجام شود. ما افرادی زیاده طلب هستیم می خواهیم کارها همین الان و همانگونه که ما می خواهیم انجام شوند. ما می خواهیم بیش از حد کار کنیم، بیش از اندازه در انجام کارها پافشاری کنیم، بیش از حد مطالعه و تحصیل کنیم و بیش از حد برنامه ریزی کنیم. سرعت و آهنگ کارهایمان غیر عادی و شتابزده است و با سرعت و کار افراد غیر معتاد تفاوت دارد. در نتیجه این شتابزدگی و بی قراری در انجام کارها و عجله کردن در رسیدن به اهداف، سبب می شود که ما با شکست روبرو شویم. برای پی بردن به این واقعیت بهتر است کارهای افراطی خود برای به دست آوردن مواد مخدر و رویدادهای فاجعه آمیزی که برای کسب لذت و سرخوشی هرچه بیشتر تحمل کرده اید را به یاد آورید.

وقتی اصل آسان گرفتن را به عمل در می آوریم برداشتی واقعی درباره انتظارات خود از بهبودی به دست می آوریم و متوجه می شویم که برای تداوم بخشیدن به بهبودی خود چه کارهائی باید انجام دهیم. با بهره گیری از این شعار از بلند پروازی، زیاده خواهی، اضطراب، شتابزدگی و بی قراری که همگی نشانه های بیماری اعتیاد است دست خواهیم برداشت. اصل آسان گرفتن یعنی اینکه ما در حال بهبودی از بیماری اعتیاد هستیم، وضعیتی که ایجاب می کند بی وقفه مراقب خود باشیم. سخت نگیریم ولی جدی باشیم.

اصل آسان گرفتن پیشنهادی برای همه افراد در حال بهبودی و بخصوص تازه واردینی است که در روزهای نخست از درد فیزیکی در عذاب هستند و نمی دانند که بدون مواد مخدر چگونه خواهند توانست به زندگی ادامه دهند. این شعار به ما یادآور می شود که شرایط خود را درک کنیم و از خود انتظارات بیش از حد نداشته باشیم. این شعار به ما یاد می دهد که تنها کاری که امروز باید انجام دهیم این است که از مواد مخدر دوری و از هر آنچه که بهبودی ما را به خطر می اندازد پرهیز کنیم. ما می پذیریم که در برابر بهبودی خود مسئول هستیم و کارهای دیگر را می توانیم به آینده موکول کنیم.

 

در اینجا چند پیشنهاد و راهنمایی برای کمک به شما در اجرای اصل ” سخت نگیر ” ارائه شده است:

الف- بهبودی خود را با دیگران مقایسه نکنید: تلاش نکنید که در کمترین زمان ممکن بیشترین نتیجه را به دست آورید. سعی کنید درباره بهبود یافتن از بیماری اعتیاد یک دیدگاهی منطقی داشته باشید. باید بدانید  همواره کسانی هستند که در کارکردن به اصول 12 قدم و شرکت در جلسات از شما موفق ترند و کسانی نیز هستند که شما از آنها موفق ترید و به همین علت ارزیابی و قضاوت در باره بهبودی خود در مقایسه با دیگران کاری بیهوده است. در ضمن اگر تصور کنید که دیگران در کارکرد برنامه 12 قدم از شما موفق ترهستند خود را با خطر احساس ناامیدی و مصرف دوباره مواد مخدر روبرو خواهید کرد. بهبودی یک مسابقه نیست که برنده و بازنده داشته باشد و شما بخواهید از دیگران جلو بزنید. شما آنچه را که برای پاک باقی ماندن لازم است انجام دهید و به هیچ وجه به این اینکه دیگران چه می کنند و در چه وضعیتی قرار دارند توجه نکنید. پیشرفت و موفقیت در برنامه 12 قدم این نیست که به دیگران ثابت کنیم که برنامه بهبودی خود را به خوبی پیش می بریم. تا آنجا که در توان دارید برای بهبودی خود تلاش کنید و خود را موفق بدانید. روند بهبودی در افراد متفاوت است، بنابراین خود را با دیگران مقایسه نکنید.

ب- سلطه جو و مدعی نباشید: ما معتادان انسانهایی زود رنج، حساس، سرکش و به هر چیزی مظنون هستیم. اغلب معتادان افرادی سلطه جو هستند که می خواهند همه کارها را تحت کنترل خود درآورند. ما همواره مدعی هستیم که حق با ماست و می خواهیم کارها همانگونه که ما می خواهیم انجام شود و به همین علت همیشه باعث دلخوری اطرافیان خود می شویم. وقتی با چنین افکار و روحیه ای وارد جلسات می شویم دوست داریم به دیگران بگوئیم که برنامه خود را آنگونه که ما می خواهیم اجرا کنند. با این کار خود باعث می شویم تا در جلسات اختلاف پیش بیاید چون ما می خواهیم کارها آنگونه که ما می خواهیم انجام شوند. علت این طرز فکر، ناسازگاری و مغرور بودن ریشه در بیماری اعتیاد قرار دارد. این رفتارها هم دیگران را آزار می دهند و هم باعث آزردگی خود می شوند.

 

پ- از افراط کاری خودداری کنید: ما معتادان در کنترل کردن احساسات خود با مشکل روبرو هستیم و هیجان و ترس ما را از مسیر درست منحرف می کند. این احتمال وجود دارد که ما به ناگهان برای انجام کار تازه ای هیجان زده شویم و بدون در نظر گرفتن اولویت اول که بهبودی است، دست به کاری بزنیم که از عهده ما خارج است و در نتیجه احساس درماندگی و سرخوردگی در ما بوجود آید و بار دیگر به سراغ مواد مخدر برویم.

 

ت- زندگی خود را به نیروی برترتان واگذار کنید: در برنامه های 12 قدمی از خدایی که به آن باور داریم می خواهیم تا ما را در حل مشکلاتمان یاری دهد. همچنین با باور و اعتماد به خداوند، او به ما کمک می کند تا 12 قدم را انجام دهیم و برداشتن این قدمها ما را در حل مشکلاتمان کمک می کنند.

 

۱. دو یا سه نمونه از چگونگی عمل کردن به شعار سخت نگیر در رفتار، و کارهای روزانه خود را یادداشت کنید. ۲. دو یا سه نمونه از مواردی که به این اصل عمل نکرده اید و نتایجی که خودداری از عمل نکردن به این اصل در پی داشته است را یادداشت کنید.

 

۴- گرسنگی، عصبانیت، انزوا، خستگی

گرسنگی، عصبانیت، انزوا و خستگی ازجمله عواملی هستند که ما را به سمت مصرف دوباره مواد مخدر سوق می دهند. در این مواقع ما درست فکر نمی کنیم در نتیجه آسیب پذیر شده و نمی توانیم از خود دفاع کنیم. بخشی از برنامه بهبودی ما یاد گرفتن این نکته است که به این گونه علامت ها توجه نشان دهیم و برای برآوردن نیاز های خود از راه های صحیح و حل این مشکلات تلاش کنیم. زمانی که به مصرف مواد مخدر سرگرم بودیم هیچ نیاز دیگری جز یافتن و مصرف کردن مواد مخدر نداشتیم و تنها چیزی که برای ما اهمیت داشتن همین کار بود. مواد مخدر بسیاری از احساسات ما را از میان برده بود و تنها احساسی که برای ما باقی مانده بود لذت نشئگی و سرخوشی بود و حتی این احساس نیز با مصرف فزاینده مواد مخدر به تدریج از میان می رفت. اما اکنون که ما در حال بهبودی به سر می بریم و به تدریج اموراتمان به حالت عادی برگشته و احساسات خود طبیعی خود را پیدا می کنیم باید به نیازهای انسانی خود توجه نشان دهیم. توجه نشان دادن به نیاز های انسانی بخشی از اصل مراقبت و احساس مسئولیت در قبال خود است. به بیان دیگر، هر زمان که احساس گرسنگی کردیم باید غذا بخوریم، عصبانیت خود را با کارکرد قدم چهارم یا صحبت کردن با راهنمای خود کنترل کنیم، انزوا و تنهائی خود را با رفتن به یک جلسه یا دیدن یک دوست در حال بهبودی برطرف کنیم و هر زمان که احساس خستگی کردیم بخوابیم یا استراحت کنیم. با انجام این کارها نه تنها به گونه صحیح با زندگی کنار خواهیم آمد بلکه می توانیم بازگشت خود به مسائل طبیعی انسانی را جشن بگیریم.

 

۱. دو یا سه نمونه از چگونگی عمل کردن به شعار ” گرسنگی، عصبانیت، انزوا، خستگی ” و برآوردن نیازهای خود در بهبودی را یادداشت کنید. ۲. دو یا سه نمونه از مواردی که به این شعار عمل نکرده اید و پی آمدهای عمل نکردن به این شعار را یادداشت کنید.

 

 ۵- ساده بگیر

ما معتادان عادت داریم که کارها را پیچیده کنیم. ما مسائل کوچک و پیش پا افتاده را بزرگ نمائی کرده و سپس ذهن خود را به آن مشغول می کنیم یا اینکه کارهای متعددی را همزمان انجام می دهیم و از اینکه نمی توانیم حواس خود را متمرکز کنیم از خود گله می کنیم. با زیاده روی و افراط در کارها می خواهیم همه چیز از جمله کسانی که در اطراف ما قرار دارند هیچ عیب و نقصی نداشته باشند. اما وقتی کارها آنگونه که ما انتظار داریم پیش نمی روند مشکلات را بهانه قرار داده و دوباره به سراغ مواد مخدر می رویم. اصل “ساده بگیر” به ما یاد می دهد که توان و انرژی خود را روی بهبودی  متمرکز کنیم. اگر چنین حالتی برایتان پیش آمد حتما با راهنمایتان مشارکت کنید.

ما می توانیم با عمل کردن به اصل ” ساده بگیر ” از مغلوب شدن در برابر مسائل و مشکلات زندگی و از تلنبار شدن مشکلات بر روی دوش خود پیشگیری کنیم. برای مثال، می توانیم از انتظارات بی مورد درباره بهبودی ناگهانی و یکباره جسم و ذهنمان و برطرف شدن یک روزه آسیبی که از گذشته در وجود ما به یادگار مانده است، خودداری کنیم. به جای داشتن انتظارات بیش از حد از خود می توانیم توجهمان را به این نکته معطوف کنیم که به چیزی دست یافته ایم که ما را از مصرف مواد مخدر پاک نگه می دارد و باور داشته باشیم که برنامه 12 قدم به موقع بیماری ما را بهبود خواهد بخشید. در ضمن یاد می گیریم که انتظار و توقع دست نیافتنی از خود نداشته باشیم. انتخاب اهداف جاه طلبانه و بلند پروازانه از قبیل به دست آوردن شغلی بی نظیر، همسری کامل یا شادمانی بی وقفه و بیست و چهار ساعته چیزی جز پیچیدن نسخه ناامیدی و ناکامی نیست. به جای توقعات بیش از حد از خود، زندگی را آسان گرفته و به محدودیت های خود به عنوان یک انسان اعتراف خواهیم کرد و از زندگی که با بهبود یافتن ما از بیماری اعتیاد همراه است لذت خواهیم برد. سخت نگرفتن، رمز موفقیت در به دست آوردن بهبودی است چون به ما یادآور می شود که کیستیم، در چه موقعیتی به سر می بریم و در این لحظه از زندگی خود چه کاری از دست ما ساخته است و از انجام چه کاری ناتوانیم. این موضوع تمرین می خواهد.

برنامه 12 قدم روشی ساده برای بهبودی از اعتیاد است. این برنامه برروی چند اصل معنوی و روحانی بنا شده است که ما باید آنها را بپذیریم و در زندگی روزمره خود به آنها عمل کنیم. اما مساله اینجاست که ما کارها را سخت گرفته و پیچیده می کنیم و انواع بهانه را می آوریم تا ثابت کنیم به چه علت نمی توانیم این برنامه را به اجرا درآوریم یا آنرا درست اجرا کنیم. با این کار خود باعث می شویم تا از نعمت خلاص شدن از شر بیماری اعتیاد که اجرای برنامه 12 قدم می تواند برای ما به ارمغان آورد محروم شویم. اگر روال بهبودی خود را سخت نگیریم و توجه خود را بر یک موضوع یا بخشی از قدم های دوازده گانه متمرکز کنیم کاری هایی که ناممکن به نظر می رسند با انجام یک سری کارهای ساده، ممکن و عملی خواهند شد. در جلسات گفته می شود “بهبودی یعنی پیشرفت و نه رسیدن به کمال مطلوب”، در اصل بهبودی یک فرآیند است نه یک مقصد. این جمله در واقع نوشدارویی برای افکار بیمار ماست که همواره انتظار دارد کارها ایده آل و بدون عیب و نقص باشد.

 

۱. دو یا سه نمونه از چگونگی ساده گرفتن زندگی در حال بهبودی را یادداشت کنید. ۲. دو یا سه نمونه از مواقعی که روال بهبودی خود را سخت گرفته اید و پی آمدهای این سختگیری ها را در بهبودی یادداشت کنید.

 

۶- این نیز می گذرد

عمل کردن به اصل ” این نیز می گذرد” به ما کمک می کند تا بتوانیم افکار اعتیادی خود را مهار کرده و تا اندازه ای به زندگی جدید خود واقعیت و تعادل ببخشیم. بیشتر احساسات ما به ویژه در روزهای اول بهبودی حالت موقت و گذرا دارند، هر چند ممکن است در مواقعی این گونه به نظر نرسد. ممکن است شما از عوارض کرختی و خماری جسمی و روحی رنج ببرید. درد و عذابی که می کشید ممکن است آنچنان شدید باشد که تصور کنید هرگز از دست آن خلاصی نخواهد یافت و افکار شما تلاش خواهند کرد تا به شما چنین تلقین کنند که فقط مواد مخدر است که به دردهای شما التیام خواهد بخشید. با آنکه ممکن است در مواقعی برایتان بسیار سخت باشد، اما اگر به خود یادآور شوید که “این نیز می گذرد ” در آن صورت اضطراب و هراس شما کاهش پیدا کرده و خواهید توانست احساسات به شدت آزار دهنده را تحمل کنید. در چنین مواقعی ممکن است شما بیش از اندازه نسبت به خود مهربان و دلسوز باشید. باید به خود یادآور شوید که برای رهایی از چنگ اعتیاد است که چنین حالت هایی را تحمل می کنید. در برخی از مواقع وسوسه فکری و ویار و تمایل شدید به مصرف مواد مخدر ممکن است به شما غلبه کند و چنین تصور کنید که چاره ای جز مصرف مواد مخدر ندارید. به خود خواهید گفت که من هرگز از چنگ مواد مخدر خلاص نخواهم شد. اما به خاطر داشته باشید که شما امروز راه حل مشکل خود را پیدا کرده اید چون شما در جلسات در میان انبوهی از کسانی قرار دارید که همین درد و رنج را تجربه کرده و اکنون پاک هستند. کافی است که به خود بگوئید ” این نیز می گذرد “. اگر در جلسات شرکت کنید یا با راهنمای خود صحبت کنید این احتمال وجود دارد که وسوسه فکری و ویار شما برطرف شود.

در برخی از مواقع ممکن است با بمباران مشکلات زندگی روبرو شوید: مشکلات مالی و اقتصادی، فوت یکی از اعضای خانواده یا طلاق و درگیری با همسر و مشکلاتی از این قبیل که ممکن است برای ما تحمل ناپذیر باشند. ممکن است با خود بگوئید که من از عهده این همه مشکل بر نخواهم آمد و بخواهید برای فرار از این مشکلات به روشهای قدیمی و متداول خود یعنی مصرف مواد مخدر متوسل شوید. اما واقعیت این است که اکنون که شما از تاثیرات شیمیایی مواد مخدر پاک شده اید، هم احساسات خوب به سراغ شما خواهند آمد و هم احساسات بد و آزار دهنده. ممکن است شما داشتن احساس را فراموش کرده باشید یا نتوانید احساسات خود را تجزیه و تحلیل کنید. اما ابزارهایی که برنامه 12 قدم در اختیار شما قرار می دهد کمکتان می کند تا بتوانید با احساسات خود کنار آمده و با برخورداری از آرامش، از عهده مشکلات زندگی برآئید. این احتمال نیز وجود دارد که با خود چنین تصور کنید که حالا که من در حال بهبودی هستم دیگر زندگی نباید فراز و نشیب و بالا و پائین داشته باشد. اما زندگی افت و خیز های خاص خود را دارد و پستی و بلندی های زندگی در روزهای اول بهبودی ما حتی بیشتر از مواقع دیگر است چون ما سرانجام با پی آمدهای زندگی دوران اعتیاد خود روبرو شده ایم. در چنین مواقعی یاد آوری این شعار ساده یعنی ” این نیز می گذرد ” چشم اندازی وسیع در برابر دیدگان شما خواهد گشود. مهمترین مساله این است که شما با روبرو شدن با مشکلات زندگی به مصرف مواد مخدر روی نیاورده اید و همین بزرگترین دستاورد و معجزه به حساب می آید. و سرانجام اینکه با صداقت کامل از خود بپرسید که آیا مشکلات شما در بهبودی در مقایسه با مشکلاتی که در دوران اعتیاد داشته اید به یک اندازه جدی هستند؟ و یا اینکه اگر برای مقابله با این مشکلات به مصرف مواد مخدر روی بیاورید آیا این مشکلات از آنچه که هستند بد تر نخواهند شد؟ 

 

۱. دو یا سه نمونه از مواردی که هنگام مواجهه با مشکلات به شعار “این نیز میگذرد ” عمل کرده اید را یادداشت کنید. ۲. دو یا سه نمونه از مواردی که به این اصل عمل نکرده اید و عواقب عمل نکردن به این اصل را یادداشت کنید.

 

 

۷- رها کن و به خدا بسپار

عمل کردن به این اصل در زندگی روزمره به شما کمک خواهد کرد تا اندکی از بار مشکلاتی که در راه بهبودی و همچنین زندگی بر دوش می کشید کاسته شود. با پی بردن به این واقعیت که شما نمی توانید برای همه مشکلات و مسائل زندگی راه حلی پیدا کنید و اینکه در برخی از مواقع لازم است که از خود فروتنی نشان دهید و بپذیرید که در برابر انبوه مشکلات ناتوان هستید و کاری از دستان برنمی آید متوجه خواهید شد که اگر قرار باشد برای همه مشکلات پاسخی وجود داشته باشد آن پاسخ از جانب خداوندی است که شما به وجود آن باور دارید.

برخی از ما در بهبودی خود برداشت درستی از اصل ” رها کن و به خدا بسپار ” نداریم . این اصل به این معنی نیست که دست روی دست بگذاریم و در گوشه ای بنشینیم و منتظر بمانیم تا خداوند همه مشکلات و نگرانی های ما را برطرف کند. بلکه باید هر کاری که از دستمان برمی آید برای حل مشکلات خود انجام دهیم. ما اقدامات لازم را معمولاً با عمل کردن به یکی از قدم ها انجام خواهیم داد و سپس از خداوند خواهیم خواست تا هر زمان که مناسب می داند نتیجه کارمان را به ما نشان دهد. با این کار خاطرمان آسوده خواهد بود که هر آنچه که لازم بوده و در توان داشته ایم انجام داده ایم. در چنین حالتی است که از اضطراب و نگرانی های بیهوده و آزار دهنده و ترس از آینده خلاص خواهیم شد و به خداوند توکل می کنیم تا برای زندگی ما برنامه ریزی کند. ما فقط حرکت کرده و تلاش خود را انجام می دهیم و بقیه کارها ونتیجه آنها را به خداوند می سپاریم.

 “راهنمایی خداوند را پذیرفته و با  خواست او نمی جنگیم”

 

۱. دو یا سه نمونه از مواردی که هنگام مواجهه با مشکلات به شعار ” رها کن و به خدا بسپار ” عمل کرده اید را یادداشت کنید. ۲. دو یا سه نمونه از مواردی که به این اصل عمل نکرده اید و عواقب عمل نکردن به این اصل را یادداشت کنید.

 

۸- زندگی کن و بگذار زندگی کنند

شعار “زندگی کن و بگذار زندگی کنند” اصلی است که کلید آزادی ما و عدالت برای همگان محسوب می شود. اگر می خواهیم در خلال عمل کردن به برنامه 12 قدم و شرکت در جلسات و خارج از آن زندگی آرامی داشته باشیم باید چنین دیدگاهی را در برخورد با دیگران در پیش بگیریم. این اصل به ما یاد آور می شود که ما خدا نیستیم و نمی دانیم که بهترین کار برای هر کسی چیست. این دیدگاهی است که ما در دوره ای که مواد مخدر مصرف می کردیم از آن محروم بودیم و نداشتن همین دیدگاه بود که همواره ما را به سوی اختلاف و درگیری با دیگران سوق می داد. اما زمانی که وارد برنامه بهبودی می شویم و به تدریج خود را آنگونه که هستیم می پذیریم، همان احترام و ارزشی را که برای خود قائلیم برای دیگران نیز با وجود کاستی هائی که دارند و خطاهائی که مرتکب می شوند قائل می شویم. برای مثال، ما می پذیریم که دیگر افرادی که در جلسات شرکت می کنند حق دارند راهی که برای بهبودی خود مناسب می دانند در پیش بگیرند و اینکه هر یک از ما مسئول اشتباهات و کارهای خود هستیم و سر انجام اینکه ما در جایگاهی نیستیم  که برای بهبودی و زندگی دیگران تعیین تکلیف کنیم.

از شعار ” زندگی کن و بگذار زندگی کنند ” اغلب به عنوان اصل و قانون طلایی در جلسات برنامه 12 قدم یاد می شود. وقتی ما زندگی می کنیم و به دیگران نیز اجازه زندگی می دهیم در واقع رفتاری انسانی و فروتنانه در پیش گرفته ایم؛ چون از دیگران انتقاد نمی کنیم، درباره کسی قضاوت نمی کنیم و هیچ کس را محکوم نمی کنیم. با آگاهی کامل از کاستی ها و اشتباهات خود، به هیچ وجه در جهت کنترل کردن دیگران و وادار ساختن آنها برای همسوئی با شیوه زندگی و افکار خودمان تلاش نمی کنیم. نه خود را درگیر مشکلات و گرفتاری های دیگران می کنیم و نه برای برطرف ساختن مشکلات آنها پیش قدم می شویم، چراکه ممکن است که آنها از رهنمودها و نصیحت های ما آزرده خاطر شده و حاضر به شیندن آن نباشند. ما به شیوه زندگی دیگران احترام می گذاریم و برای شیوه ای که در بهبودی پیش گرفته اند ارزش و احترام قائل می شویم. اگر در برخورد با دیگران از خود مدارا نشان دهیم در آنصورت فرصت خواهیم داشت تا توجه خود را به بهبودی و ساختن زندگی بهتر برای خود صرف کنیم. عمل کردن به این اصل به ما کمک می کند تا به بسیاری از مناقشات و درگیری هایی که با آنها روبرو هستیم پایان دهیم و از بروز درگیری های تازه پیشگیری کنیم چون سرمان به کارخودمان گرم است و به دیگران نیز اجازه می دهیم تا آنگونه که می خواهند زندگی کنند. این یک عمل و عکس العمل است که نتایج آن را در زندگی حس خواهیم کرد.

عمل کردن به اصل “زندگی کن و بگذار زندگی کنند” در روز های اول بهبودی به ما کمک می کند تا توجه خود را بر روی بهبودی خودمان متمرکز کنیم. با عمل کردن به این شعار راحت تر می توانیم بپذیریم که از نوعی بیماری رنج می بریم که در برابر آن کاری از دستمان بر نمی آید و بر اساس آنچه که برای بهبودی خود لازم می دانیم زندگی می کنیم. با عمل کردن به این اصل، یاد می گیریم که به دیگران نیز که در جلسات انجمن های گمنام شرکت دارند اجازه دهیم آنگونه که می خواهند سفر خود به سوی بهبودی را پیش ببرند و در این میان ما نیز می توانیم از رهنمودها و تجربیات آنها استفاده کنیم. ما مسئول رفتار و مشکلات دیگران نیستیم ولی مسئول بهبودی و زندگی خود هستیم.

تعدادی از رهنمودهایی که می تواند در بهبودی و عمل کردن به اصل “زندگی کن و بگذار زندگی کنند” به شما کمک کند عبارتند از:

الف- از غیبت کردن و پشت سر دیگران حرف زدن خودداری کنید. (رعایت گمنامی) ب- از انتقاد و قضاوت کردن درباره دیگران پرهیز کنید. (قضاوت نکردن) پ- از تلاش برای تغییر دادن دیگران خودداری کنید.(کنترل نکردن) ت- خشم و نارضایتی خود را توجیه نکنید. (صبور بودن)

 

۱. دو یا سه نمونه از چگونگی اجرای اصل ” زندگی کن و بگذار زندگی کنند ” در برنامه بهبودی خود را یادداشت کنید. ۲. دو یا سه نمونه از مواردی که این اصل را در برنامه بهبودی خود اجرا نکرده اید و پی آمد خودداری از این کار را یادداشت کنید.

 

 ۹- پیام رسانی 

این اصل در واقع جوهر و درونمایه روحانی انجمن های گمنام است و در عشق و خدمت به سایر معتادان در عذاب ریشه دارد. وقتی پبام بهبودی را به دیگر معتادان در عذاب می رسانیم، و یا به نحوی به جلسات انجمنمان خدمت می کنیم، نه تنها به حفظ بهبودی خود ما  کمک می کند، بلکه قدردانی خود از انجمنمان که در روزهایی که ما از اعتیاد در عذاب بودیم، به طور رایگان از ما حمایت نموده را نیز نشان می دهیم. با پیام رسانی به معتادان در عذاب یاد می گیریم که برای خود ارزش قائل شویم ، احساس دوستی و رفاقت کنیم و احساس کنیم به جامعه ای تعلق داریم که برای ما اهمیت قائل بوده و توجه نشان می دهد و این خود تمرینی برای زندگی جدیدمان است. نکته جالب این که هر چه به دیگران بیشتر کمک کنیم کیفیت بهبودی ما عمیق تر و استوار تر می شود. با متمرکز کردن فعالیت خود در کمک کردن به دیگران از حالت احساس دلسوزی به حال خود خارج می شویم. با خدمت کردن، در زمان حال زندگی می کنیم و به گذشته و آینده زندگی فکر نمی کنیم. قدر زمانی را که در اختیار داریم می دانیم و از این بابت سپاسگزاریم. احساس می کنیم در برخورد با مشکلات و مسائل از تعادل برخورداریم و روال بهبودی ما با استحکام و قاطعیت پیش می رود.

به عنوان کسی که به تازگی از اعتیاد پاک شده و وارد مسیر بهبودی شده ایم، ممکن است تصور کنیم که کمک چندانی از دست ما برای دیگران بر نمی آید اما چنین تصوری اشتباه است. بسیاری از ما که مدت هاست در حال بهبودی به سر می بریم از کمک ها و تجربیات تازه واردین استفاده فراوانی برده ایم چون آنها به ما یادآوری می کنند وقتی که تازه وارد بودیم در چه وضعیتی قرار داشتیم و اینکه چقدر فاصله کمی  با مصرف مجدد مواد مخدر داریم. در برخی از مواقع وقتی متوجه می شویم که تازه واردین چگونه با صداقت مسائل و مشکلات خود را با ما در میان می گذارند به یاد مسائل و مشکلاتی می افتیم که خود از آنها رنج برده ایم. به همین علت از برنامه ای که به رایگان برای بهبودی ما تدارک دیده شده است تا امروز زندگی شاد و آرامی داشته باشیم قدردانی می کنیم. ما به عنوان تازه واردین می توانیم بهترین کمک را در اختیار کسانی قرار دهیم که در وضعیتی مشابه وضعیت ما قرار دارند. در بسیاری از مواقع ممکن است چنین تصور کنیم کسانی که مدتی است در بهبودی بسر می برند، مصائب و مشکلات ما تازه واردین را درک نمی کنند. اما با درمیان گذاشتن مشکلات و دو راهی هایی که در آنها گرفتار شده ایم و تجربیاتی که با دیگر تازه واردین داشته ایم می توانیم بهترین کمک ممکن را در اختیار آنان قرار دهیم و در این میان خود نیز ازحمایت و پشتیبانی دیگران برخوردار شده و هویت پیدا کنیم.

 

۱. دو یا سه مثال از مواردی که به اصل ” پیام رسانی ” عمل کرده اید را یادداشت کنید. ۲. دو یا سه مثال از اینکه چرا و چگونه به این اصل عمل نکرده اید و پی آمده های آن را یادداشت کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.